راه وحدت

وحدتی هستیم واز کثرت رها
گرچه ازکثرت همی زاید بقا
بهر ماخلقت نباشد درمیان
عالم ازنور تجلی شد عیان
ازدم عیسی و نور احمدی
وحدتی داریم ناب و سرمدی
عیسی وموسی ونوح و مصطفی
یا تمام انبیا و اولیا
نزد وحدت ترجمان رحمت اند
فاش گویم جلوه گاه وحدت اند
آسمان چارم و هفتش کجاست
آسمان وحدتی بی انتهاست
درطلب هستیم دائم دم به دم
لیک غفلت نیست ما را از قدم
با حسد بخل و تکبر هر زمان
دوزخی هستیم بی شک و گمان
دوزخ و جنت بود احوال ما
شوق و بیم ازجنت ودوزخ چرا؟
شور و شادی و شعف آیین ماست
می پرستی شیوه دیرین ماست
پیرخود را سایه حق یافتیم
روی خود از غیرحق برتافتیم
غرق می سجاده خود ساختیم
دین ودنیا درقمارش باختیم
درحضوراو نماز اشکسته ایم
دست بردامان لطفش بسته ایم
نزد ما لطف وعذاب حق یکی است
چاره دردش فقط دلدادگی است
اوستادم اینچنین تعلیم داد
فرخ اینگونه زبانم را گشاد
وحدتی رااین بود ذکر ودعا:
لیس للانسان الا ما سعی…..

محسن  وحیدپور

اشتراک گذاری

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *