روانشناسی سالمندی

پیری فرآیندی تدریجی است که ویژگیهای جسمانی، روانی، اجتماعی و مادی خاصی دارد.
باورهای کلیشه ‏ای، دورۀ سالمندی را دوره ‏ای سخت و کم ارج جلوه می‏دهند. تصور مردم از پیری یا سالمندی مخصوصاً پیری جسمانی، ناخوشایند است و آن را صرفاً یک زوال تدریجی می‏دانند. درست است که ضعف جسمانی خطر مهمی به شمار می‏رود اما نباید از نظر دور داشت که می‏توان با برنامه‏ های پیشگیری و اقدامات درمانی، روند نقصان بدنی را کنترل کرد و آن را به عقب انداخت.

با بالا رفتن سن، قدرت بدنی، شنوایی، بینایی و توانایی‏ های ذهنی افت می‏کنند، اما این افت‏ها همیشه به درجات حاد نمی‏رسند و به ندرت فعالیت‏های روزانۀ ما را به طور کلی مختل می‏سازد. افرادی که روحیۀ قوی دارند می‏توانند این افت‏ها را به راحتی بپذیرند و خود را با آن‏ها تطبیق دهند.

بزرگترین نظریه پرداز مراحل زندگی، اریک اریکسون، عقیده دارد که نظم ظهور مراحل زندگی، اگر چه آغاز و پایان آن برحسب افراد تغییر می‏کند، برای همه یکسان است. لذا با پذیرفتن و شناخت این مراحل می‏توان به خوبی آن‏ها را سپری کرد.


پیر شدن را می‏توان از چهار دیدگاه بررسی نمود:

۱- سن زمانی:
ساده‏ ترین راه برای تعریف پیری عبارت است از شمار سال‏های زندگی، ۶۰ سالگی را به صورت قراردادی، آغاز پیری تعیین کرده ‏اند.

۲- سن جسمانی و زیستی:
معیار تشخیص سن جسمانی و زیستی عبارت است از دگرگونی‏ های بارزی همچون سفید شدن مو، خشک شدن پوست و چروکیدن آن، افزایش وزن، افت نیروها، کاهش هماهنگی حرکات و عدم تسلط بر بدن، اختلال در سلامتی.

اگرچه تفاوت‏های فردی و عواملی همچون محیط زیست و محیط اجتماعی بر ماهیت و دامنۀ دگرگونی‏های جسمانی مؤثرند، اما همۀ افراد با آهنگ و شیوۀ یکسان پیر نمی‏شوند و چه بسا سالمندانی که از نظر سلامتی بهتر از جوان‏ها هستند.

۳- سن روانی و عاطفی:
در این مرحله، تغییرات و دگرگونی‏هایی نیز در بُعد روانی پدید می‏آید که عبارتند از:

دگرگونی‏های روانی عبارتند از:
دگرگونی‏های شناختی: یعنی دگرگونی‏هایی که شیوۀ تفکر و همچنین توانایی‏ ها را تحت تأثیر قرار می‏دهد.
دگرگونی‏های عاطفی و شخصیتی: این تغییرات به تنهایی رخ نمی‏دهند، شخصیت و کنش‏ های شناختی تحت تأثیر رویدادهایی چون بازنشستگی، مرگ همسر و تجربیات پیچیده اجتماعی قرار می‏گیرد.

۴- سن اجتماعی:
سن اجتماعی به معنی نقش‏ه ایی است که انسان می‏تواند، می‏خواهد و یا باید در اجتماع به عهده بگیرد. به عنوان مثال بازنشستگی اجباری که با افزایش سن تحمیل می‏شود.

تیپ شناسی سالمندان:

تحقیقات ریچارد و همکارانش ۵ تیپ کلی شخصیت را تعریف می‏کند:

۱- تیپ شخصیتی پخته:
سالم ‏ترین و سازگارترین تیپ شخصیتی است. این تیپ در کنش‏های متقابل و روابط خود با دیگران سازنده است. همچنین این افراد موقعیت‏ های گذشته و حال خود را به خوبی می‏پذیرند و به نظر می‏رسد روابط بین فردی و اجتماعی خوبی دارند و کمتر دچار فشارها و ناراحتی‏های روحی می‏شوند.

۲- تیپ راحت طلب:
درست مانند تیپ‏ های پخته، خودشان را قبول دارند اما بیشتر فعل‏ پذیر بوده و سعی دارند دورۀ سالمندی را معاف از همۀ مسئولیت‏ها بدانند. روابط آنها با دیگران برپایۀ وابستگی است.

۳- تیپ نفوذ ناپذیر:
به نوبۀ خود سازگاری خوبی دارند، اما انعطاف‏ ناپذیرند، آنها دائمأ به مکانیسم‏های دفاعی متوسل می‏شوند تا سازگاری خود را حفظ کنند. بالاترین احتمال ناسازگاری در بین این گروه به چشم می‏خورد.

۴ و ۵- تیپ‏های ناراضی و متنفر از خود:
که با ویژگی‏های تندمزاجی، پرخاشگری و افسردگی مشخص می‏شوند. ناراضیان، دیگر آزارند و دیگران را آزار می‏دهند، در حالی که تیپ‏های متنفر از خود، خودآزارند (خودشان را آزار می‏دهند).

زندگی جنسی و پیر شدن :
بسیاری از افراد از جمله خود سالمندان بر این باورند که دوران پیری، دوران غیرجنسی است. تعداد زیادی از اشخاص مسن که میل جنسی در آنها شدید است، احساس گناه یا شرم می‏کنند یا خود را غیرطبیعی می‏دانند.

تحقیقات پزشکی ثابت می‏کند که برخلاف این پیش داوری‏های فرهنگی، اکثر سالمندان قادرند روابط جنسی داشته باشند. با تغذیۀ مناسب، استفاده از پروتئین‏ها و هورمون‏ها می‏توان از نظر فعالیت جنسی در سطح مناسبی قرارداشت.

مسئلۀ یائسگی یکی از مسائل بسیار حساس زندگی زنان است. اگر چه بعضی زنان به عوارضی دچار می‏شوند که باید به پزشک مراجعه کنند، اما دلیلی بر قطع روابط جنسی نیست، حتی به دلیل عدم نگرانی از بارداری و بدون استفاده از وسایل جلوگیری احساس آرامش بیشتری خواهند داشت.

عوامل تعیین کنندۀ دوران سالمندی مطلوب:

* فعالیت بدنی
* رضایتمندی از زندگی
* حمایت اجتماعی
* باورهای مذهبی
* سازگاری

نشانه‏ های سازگاری:

۱- میل و اشتیاق نسبت به انجام کارهای روزمرۀ زندگی.
۲- تمایل به قبول مسئولیت‏های شخصی در زندگی.
۳- احساس دستیابی به اهدافی که برای آنها در گذشته تلاش کرده است.
۴- اعتماد به نفس و داشتن خود پندارۀ مثبت.
۵- پذیرش پیری و مسائل مربوط به آن.
۶- احساس خوشی و رضایت از زندگی.
۷- بردباری در برابر مشکلات، فشارها و تنش‏های زندگی.
۸- داشتن قدرت انطباق خلاق و تدبیراندیشی.
۹- معاشرت و همکاری با دیگران.
۱۰- داشتن بصیرت و آگاهی نسبت به شخصیت خویش.
۱۱- خوش بینی و امیدواری.
۱۲- احساس دوام، هویت و اشتغال موفق.
۱۳- احساس هدفدار بودن زندگی.

نشانه ‏های ناسازگاری:

۱- بی میلی به زندگی.
۲- سرزنش کردن مداوم خود و دیگران.
۳- احساس شکست دردستیابی به اهداف زندگی که برای آنها تلاش کرده است.
۴- نداشتن اعتماد به نفس و خود پندارۀ منفی.
۵- احساس افسردگی و تنهایی.
۶- احساس یأس و ناامیدی.
۷- ترس از مردم.
۸- اضطراب و دستپاچگی.
۹- وابستگی به دیگران.
۱۰- احساس گناه.
۱۱- احساس حقارت.
۱۲- احساس عدم شایستگی و خود ارزشمندی.
۱۳- کناره گیری.

عوامل مؤثر در سازگاری:

۱- آمادگی برای سالمندی.
۲- تصورات ثابت قبلی از سالمندی.
۳- پذیرش سالمندی.
۴- سلامت جسمانی.
۵- ارتباطات اجتماعی.
۶- از دست دادن همسر.
۷- شخصیت.
۸- تحصیلات.
۹- امنیت اقتصادی.
۱۰- استعدادها و توانایی‏های مختلف.
۱۱- نقش و مقام اجتماعی.
۱۲- تجارب سال‏های قبل.

منابع :
– روانشناسی بزرگسالان – ترجمۀ دکتر حمزه گنجی و همکاران.
– پیری و پیری درمانی – دکتر محمد معین شقاقی.
– مشکلات دوران پیری – دکتر مجتبی عشقپور.
– روانشناسی اجتماعی و سالمندی – دکتر مرضیه اسماعیلی شیرازی.

اشتراک گذاری

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *