اقتراح ۴- جایگاه شیطان

جمع بندی این اقتراح ،برداشتی جامع از همه نظریاتی(نفیا یا اثباتا) است که توسط افراد مختلف ثبت شده :

۱) اجازه بدهید که برای شیطان (آن چنانکه حداقل در ذهن مسلمانان می گذرد)، دو وجه قایل شویم :

وجه کلامی و وجه مادی و لزوما بدون ارتباط با یکدیگر.

وجه کلامی می تواند بر عنصر مادیت اتکایی هم نداشته باشد و اساسا مابه ازای خارجی و مادی در جهان خارج از ذهن را نداشته باشد.یعنی موضوعی است که تنها برای ساختن و پرداختن بنیه دفاعی از موضوعی بزرگتر تر و مهم تر مورد استفاده قرار بگیرد. درواقع جنبه کلامی هر بحثی،تنها برای خاصیت کاربردی اش مطرح می شود. لذا می تواند مقطعی هم باشد و به ضرورت برهه ای،ایجاد شده باشد و به همان ضرورت هم کنار گذاشته شود و به اعتقاد علمای کلام،ماهیت وضع دارد.

وجه مادی قضیه مبتنی بر این است که صرف نظر از اینکه جنبه کاربردی داشته باشد یا نه،ما به ازای مادی در جهان خارج از ذهن داشته باشد.مثل شخصیت رستم در فرهنگ ایرانیان باستان.جنبه کلامی آن در جهت تقویت بنیه تاریخ ایرانیان کاربی دارد و چنانچه در اینگونه حماسه سازی ها، آمده است،”آنچه همه خوبان دارند او تنها داشت”.اما جنبه مادی و خارج از ذهن رستم،چیز دیگریست و قامت او با جامه ای که برایش ساخته شده اند البته تفاوت های فراوانی هم دارد.

۲) صرف نظر از اینکه شیطان در دستگاه خداوندی چه نقشی را داشته باشد،باید بدانیم که موتور محرک،و سلسله جنبان بخش قابل ملاحظه ای از علوم فلسفه و کلام و عرفان و ادبیات و قصه نویسی و نمایش و … ،مسئله شرور در عالم است.چنانکه جهان منهای این شرور را هیچیک از ما نمیشناسیم.نه ما که انبیاء خداوند هم آن را تجربه نکرده اند.منشاء شرور در عالم را هم همه ادیان الهی،به شیطان نسبت داده اند جهان خالی از شیطان را نه میشود تجربه کرد .(چون ) قطعا هم آن را نمی توان پسندید. علت این ناپسندی،شاید این باشد که در این عالم، شیطان و هبوط و تمرد و میل به گناه و توبه و استغفار و آمرزیده شدن و …، از جایگاه انسانشناسی برخوردار بوده و همگی از اساسی ترین مسایل وجودشناسی (اگزیستانسیل) آدمی است.درست مثل خود واژه آدم که هرکدام از این سه حرف تشکیل دهنده آن را حذف کنیم،”آدم” ،نامفهوم می شود. لذا این نقش کلامی شیطان در ادبیات دینی،از مواد لازمه معماری خلقت است. شیطان چه در عالم خارج وجود داشته باشد،و چه وجود نداشته باشد، آدمی به قبول آن نیازمند است.

۳) اگر ریگی به کفش خود نداری برای چیست شیطان آفریدن

بیائید قدری متفاوت به قضیه نگاه کنیم.براساس نظریه فوق،نیازی نیست که شیطان واقعی باشد تا بکار دینداری بیاید.بوسیله نام گذاری هم، الزاما چیزی بوجود نمی آید.ولی از سویی،آدم نیز لرزش پذیر است.و لغزش او هم بهانه ای برای ظهور اسم غفار خداوند است.بهانه ای برای خرج کردن لایتنهی خداوند،از خزانه رحمت اش.پس از سویی آدمی می بایستی در مسیر تکامل و تعالی خود،لغزشی داشته باشدو سپس توبه و استغفار کند به درگاه خدای رحمت،و سپس ظهور غفران الهی صورت بگیرد. و از سویی دیگر،خداوند باید کسی را تحریک به این لغزش کند تا هم تعالی آدمی متوقف نگردد و هم سر ریز خزانه رحمتش.

الهی راست گویم فتنه از توست     ولی از راست نتوانم چغیدن
به ما فرمان دهی اندر عبادت     به شیطان در رگ جانها دویدن
اگر ریگی به کفش خود نداری     برای چیست شیطان آفریدن

پس وجود شیطان راست یا دروغ، ابزاری است برای تکمله خلقت.تجلی نیمه فجور نفس آدمی که : فالهمها فجورها و تقواها

۴) عنصر مادی شیطان که خلقت او را توضیح می دهد حکایت دیگری دارد.نسبت دادن جنس شیطان به نوع فرشته و یا جن،الزاما ربطی به نقش کلامی او نخواهد داشت.تداعی کننده همان نقش رستم در ادبیات است و کجایی بودن اهلیت او اما می توانیم با ابراز شواهد و دلایل قرآنی و دینی،جنس او را از فرشته بدانیم و او را از سنخ فرشتگان مقرب هم بدانیم.یا نه،ما می توانیم با اقامه دهها دلیل درست و غلط،او را از جنس اجنه دانسته و ماهیت او را از آتش بدانیم.خب در خروجی بحث ما که همانا بررسی نقش شیطان است،چه تفاوتی ایجاد میکند.درست مثل این است که بگوئیم زمین مرکز منظومه شمسی است یا بگوئیم خورشید مرکز آن است ولی نقش ما در زندگانی ،همین است که هست.پس اگر بگوئیم که ممکن است ازجنس فرشته باشد و ممکن است که از جنس جن باشد و ممکن است که از…،ممکن هم است که از جنس خیال باشد و یا از جنس ادب باشد و از جنس ابزار تربیتی عالم باشد و… !

۵) کشوری را تصور کنید که رهبری لایق و ارتشی قوی و در عین حال گوش بفرمان دارد.همه امیران در خدمت رهبری هستند و همه قدرت و توانایی خود را نیز،تماما مدیون بخشش های رهبر اند.از آن میان یکی از امیران معتمد رهبر،پس از سالیان خدمت،هوس تمرد از رهبری را به سر راه داده و در پی کودتا علیه مقام رهبری باشد.این امیر متمرد و کودتاچی،در یکی از آزمون های تدارک دیده شده،که رهبر قصد داشت طی آن متمردان از فرمان های حکومتی را شناسایی نماید،در اثر یک اتفاق دستش رو شده و به مجازات محکوم می گردد.ولی آن امیر هنگام محکوم شدن از رهبری تقاضا می کند که به من اجازه بده که تمام شهروندان و هموطنان و وفاداران به رهبری را منحرف ساخته و به قیام و کودتا علیه دستگاه رهبری،تحریک نمایم.رهبر نیز کسی را که به جرم کودتا محکوم شده بود را،مجوز و اختیارات داده و او را برای کودتای گسترده تری و به وسعت تاریخ بشریت آزاد می گذارد !!! موضوع شیطان در ادبیات دینی،بسیار شبیه همین قصه است.

۶) اینجاست که نگاه عارف واصل به مسئله شیطان،نگاهی کاربردی است.او شیطان را اوج جلوه گری هواجس نفسانی آدمی می داند.لذا بجای آنکه نفس آدمی را تابع (چیری بنام) شیطان بداند، شیطان را فرمانبر نفس دانسته .بنابراین با نگاهی ژرف و موشکافانه،شیطان را مظهر جوانمردی دستگاه خداوندی،موحد یکتاپرست،عامل هشدارهای سلوکی،ورز دهنده ایمان مومنین و … معرفی می نماید.او قدرت شیطان را هم،بر گرفته از همان “حول و قوه” ای می داند که قدرت انبیاء را فراهم می ساخت.مولوی در داستان معاویه که قطعا مولود ذهن خود اوست،نقش های اساسی شرور در این عالم را به تصویر می کشد.بطوریکه مخاطب با دیده و شنیدن قصه شرور،پی به اهمیت آنها برده و پس از آن تمایل لعن بر شیطان در وجودش کاسته می گردد. همچنین در میابد که اگر در زندگی او موجوداتی از قبیل جن و ملک و غیره،حضور و یا دخالتی دارند.و یا اگر خود فکر می کند که بواسطه همسایگی با موجودات دیگری،دستخوش اعوجاج و تغییرات ناسازگاری گردیده است.و یا اگر دچار بیماری روانی گردیده که نیازمند پزشک شده باشد.و یا هر توهم و یا واقعیت دیگری هم پیش آمده باشد،هیچ کدامشان ربطی به قبول حضور فیزیکی چیزی بنام شیطان،(آن هم با آن وسعت قدرت) ندارد. به تعبیر دیگری از مولوی،نقش شیطان میزان مناسبی برای سنجش و روی آوردن غش پنهانی است که در درون ما نهفته است :

قلب را من کی سیه رو کرده ام               صیرفی ام قیمت او کرده ام

بله شیطان از آن روی از خداوند مهلت ابدی و جواز برای بزه کاری دریافت نمود،چون نفس آدمی برای ادامه زندگانی نیازی پیوسته به میل به گناه دارد.فراموش نکنیم که دمیده شدن میل به گناه در درون آدمی،قبل از تمرد شیطان بوده است.یعنی خداوند اول فجور را در نفس آدمی تعبیه کرد و بعدا به شیطان دستور سجده را داد و شیطان ابا نمود…

اشتراک گذاری

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *