ترس واقعیّتی است که در زندگی ما حضور خارجی دارد و با پیامدهای خود قصد دارد ما را متقاعد سازد که هرگز نمیتوانیم به آرزوهایمان دست یابیم. از این رو ما را دائماً در حال سکون نگاه داشته و از بیان عشق و محبت به عزیزانمان محروم مینماید.
ترس قلمرو زندگی ما را چنان محدود میکند تا در دایرۀ کوچک زندگی خود محبوس شویم، امّا واقعاً چگونه میتوان با این موضوع روبرو شد و بر آن غلبه کرد؟
باید اذعان داشت که ترس لزوماً در شرایطی خاص، واکنش بدی نیست. این عمل میتواند به عنوان عنصری برای حفاظت ما باشد، امّا تفاوت بارزی بین ترسی که مانع سقوط ما از ارتفاعی بلند میشود، با ترسی که ما را از حق زندگی کردن محروم میسازد، وجود دارد. حال نکاتی را جهت غلبه بر ترس و کنترل زندگی بیان میکنیم.
ارتباط با دیگران:
همۀ انواع ترس، چه بزرگ و چه کوچک، در تنهایی شخص، نیرویی مضاعف مییابند. برای غلبه برآن، دوستی را پیداکنید تا ترسهایتان را با او در میان بگذارید. غالباً ترسهایمان را ابراز نمیکنیم، زیرا میترسیم نظر دیگران در بارۀ ما عوض شود. پس چه بهتر است با شخصی قابل اعتماد، یا ترجیحاً با یک مشاور دردِ دل کنید. آنان به شما کمک میکنند تا ترسهایتان را در نور جدیدی ببینید و شما را تشویق مینمایند تا از مواجه شدن با آنها نترسید.
برنامه داشتن برای زندگی روزانه:
برای زندگی روزانۀ خود برنامه ریزی کنید و ساعات مشخصی را جهت فعالیتهای مختلف در نظر بگیرید.
برنامۀ مشخص، خود عامل ایجاد امنیت است، زیرا میدانیم درصدد انجام چه کاری هستیم. بسیاری از اوقات در نتیجۀ نداشتن برنامه ریزی خاص، عناصر پیشبینی نشده ای به وجود میآید که عامل ایجاد ترس میشوند. اگر بتوانیم آنچه قابل کنترل است، انجام دهید (برنامه ریزی)، آنگاه توان رویارویی با عناصر کنترل نشده بیشتر میگردد.
یاد گیری فنون آرامش بخش:
اگر ترس منجر به آسیبهای جدی شده و سلامت شخص را به خطر اندازد، باید از فنون آرامبخش استفاده گردد، از جمله روشهایی مانند ریلکسیشن (تمرکز جهت استراحت ذهن)، یوگا و موزیکهای آرامش بخش جهت آرام سازی فرکانسهای امواج مغزی.
رشد زندگی معنوی و روحانی:
در مواقع بحران، حقایق روحانی که تحت هیچ شرایطی تغییر نمیکنند، کمک بزرگی به شخص مینمایند. این حقایق علاوه بر حس امنیّت، دلیلی برای زندگی و امید داشتن به ما میدهد. اگر شما دلیلی برای امید و زندگی ندارید، با یک استاد موفقیّت مشورت کنید و یا کتاب مقدّستان را مطالعه نمائید.
مواجه شدن با ترس:
آخرین اقدام، رویارویی با ترس است، اگر ترسی که با آن روبرو هستیم، در فکر ما ریشه دارد یا به عبارت دیگر، اگر خطری واقعی در بیرون ما را تهدید نمیکند و صرفاً از خطری تخیّلی در ذهنمان میترسیم، بهترین پادزهر، انجام دادن عملی است که از آن ترس داریم. فراموش نکنید که باید قدم به قدم و مرحله به مرحله با ترسها روبرو شد.
مثلاً نمیتوان به یکباره ترس از سخن گفتن در جمع را با سخنرانی در تالاری بزرگ رفع نمود. اوّل از گروه های کوچک و اشخاصی که با آنها آشنائید، شروع کنید. مواجه شدن با ترسها یک فرایند و روند است.
پاسخی بگذارید