وحدت هستی و خدا

در صورتی که هستی را در خدا تعریف کنیم، خداوند را ظرفی دانسته‌ایم که دارای مظروف است و این با مقام “صمدیّت” خداوند منافات دارد، زیرا یکی از معانی” صمد” تو پر بودن و خلاء نداشتن و نپذیرفتن مظروف است و اگر خداوند را در هستی تعریف کنیم، خداوند را محاط و هستی را محیط دانسته‌ایم و هستی لاجرم می‌بایست بزرگتر از خداوند باشد که بشود خداوند خالق عظیم را در درون خود جای دهد . حال اگر عالم هستی و خدا را خارج از هم و هستی را مخلوق خدا بدانیم، لازمه‏ اش آن است که این خلقت به حکم ” ممکن الوجودی ” در یک زمانی ایجاد شده‏ باشد که قبل از آن هم نبوده‏ باشد و این با صفت خالقیّت خداوند موافق نخواهد‏بود، چون اولاً لازم می‏ آید که قبل از خلقت، خداوند بیکار باشد و ثانیاً خالق بی‌مخلوق ، همچون شخصی بی‏ فرزند است که به خود بگوید “پدر” ! لذا وضعیت غامض ارتباط این دو بینهایت درفلسفۀ برخی از جهان بینی‌های مذهبی، همچنان بصورت برخی از سئوالات بدون پاسخ‌ رهاشده و از سر بی‏ پاسخی گاهی وهم آلود به نظر می‌رسد.

پس چرا پیش از جهان یزدان ما بیکار بود              و آنکه خالق،بی‌خلایق اسم بی‌معناستی

البته وحدت به قضیۀ ارتباط خدا و هستی نگاهی عارفانه داشته و مسئله را به نحو دیگری مطرح می‌نماید. در وحدت عالم هستی، مخلوق خداوند نیست و اساساً وحدتیان به “خلقت” عالم هستی معتقد نیستند، بلکه هستی را ظهور خداوند می دانند . خداوند میدمد و دم به دم، دم او جلوه‌های متعدد هستی را می‌آفریند . چون هستی ظهور خداوند است، پس هیچ انفکاک و جدائی در بین خالق و مخلوق نیست، یک حقیقت است.

گر که خالق را ز مخلوقات او بینی جدا          این دو بینی،شرک مطلق باشد و بیجاستی

خالق و مخلوق یکی است، علّت و معلول یکی است . اصلاً دو دایره نیست و هر دو فقط یک دایره‌اند و لایتناهی .

عالم و یزدان یکی باشد زکثرت دم مزن            وحدت مطلق ببین، یکتای بی همتاستی

خدا یک بینهایت است، کلّ ذرات تا کهکشانها که تعداد آنها هر روز در کشف علمی بشریّت در حال افزایش است، همگی غرق دریای مفهوم وجودند، خداوند در ذات هستی خویش تراوشاتی دارد که وقتی آن تراوشات ظهور می‏ یابند، نمای بیرونی هستی را تشکیل می‌دهند . در این تئوری دیگر مسئلۀ دور و تسلسل و یا تلاش برای ابطال آنها حل می‏شود .

“خالق هیچگاه بدون مخلوق نبوده است”. اگر ما این دو را از هم جدا بدانیم، لازمه‌اش اینست که خالق، ازلی و ابدی باشد، ولیمخلوقش حادث است، چون درسیستم فکری فلسفی (خالقی، مخلوقی) نمی‌توان هردو را قدیم دانست، می‌بایست لزوماً یکی را قدیم و دیگری را حادث بدانیم، چون در غیر این صورت مادۀ ازلی – ابدی دیگر نیازی به خداوند خالق نخواهد داشت. و اگر هستی را مخلوق بدانیم که در یک زمان خاص و معیّنی، بوجود‏آمده ‏باشد، لازمه‏ اش آنست که خداوند همانطور که اشاره شد، قبل از خلقت هستی معطل بوده‏ باشد، پس چرا پیش از جهان یزدان ما بیکار بود بنابراین حقیقت آشکار اینست که وجود خداوند مساوی است با وجود هستی، خداوند یعنی هستی و وجود یعنی خداوند. دراین‏صورت هرچه که در عالم هستی می‌شناسیم از زمان، مکان، بعد، قدرت، زیبایی، شهوت، میل، نفرت، جاذبه، دافعه، حیات، مرگ و تمام شئون وجود و مسائل وجودی همه و همه ظهورآشکار حضرت یزدان است. “هرچه در عالم هست ظهور خداوند است، ظهور از مظهر جدا نیست”. بدون هیچ واسطه‌ای و در یک ارتباط تنگاتنگ، آنچنانکه تفکیک شئونات خالقیّت و مخلوقیّت غیر ممکن است.

ذات حق چون بحر و موجودات همه امواج آن          موج و دریا متصّل،کی ذرّه‌ای مجزاستی؟

“یک شعور یکپارچۀ مطلق” و همه‌گیر، تمامی ارکان هستی را پدید آورده و به هم متصل کرده و تحت یک ارگانیزم توحیدی درآورده است. همۀ قوای هستی، احساس جاری دراجزای هستی، خصوصیّات موجود در مراتب هستی و همۀ آنچه که در رفتار جمادات، نباتات، حیوانات و آدمیان و سایر طبقات فوقانی خلقت صورت می‌گیرد، سراسر تظاهر جلوه‌های یزدانی‏ است که در ترشحّات منظم و پی‌درپی عالم به ظهور می‌پیوندد. هرچه هست، همه‏ اوست، نه از اوست. “یک وجود کل است” که مشغول تنفّس حیاتبخش است، هر دمی‏که می‌دمد، ظهوری در هستی جلوه می‌کند.در واقع هستی، تجلّی دمیدن حضرت اوست.

دم غنیمت دان که عالم یک دم است               هرکه بادم همدم است او آدم است

حال که چنین است و یک اراده مطلق همۀ هستی را شکل داده، پس اراده‌های خردتر را ساماندهی می‌کند. یک نیروی مطلق، نیرو بخش مراتب دیگر وجود است، آن نیروی مطلق “مافوقترین نیروی قدرت” که هنگام بیان “بااجازۀ مافوق‏ترین نیروی قدرت و عظمت” از اعماق وجود بر آمده، مراحل مختلف و مراتب متعدد را طی نموده و نهایتاً در هنگام خروج از دهان کاملاً قابل حس می‌شود و این دمیدن حقّ است که هنگام رسیدن به سطحی‏ ترین مرتبت‏ وجودی برای ما متوسطّان قابل درک می‌گردد.

که ‏ یکیهست‏ و هیچ‏ نیست‏ جزاو             و حــد هــو  لا الــه الا هــو

 

 

 

اشتراک گذاری

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *