کم کم سوختیم

در پی کسب وفایش سوختیم
گر چه از افشاى آن لب دوختیم

آتشی بر دل بزد سوداى او
تا که شمعی زین شرر افروختیم

در کنار افت و خیز زندگی
نقد جان دادیم و کم کم سوختیم

بر سر آشفته بازارى چنین
عمر خود را رایگان بفروختیم

در ره دلدادگی مصروف شد
آنچه از استاد و پیرآموختیم

با همه افسون و کید زندگی
استوارى کرده، صبر اندوختیم

در چنین گرداب و توفانی” رها”
با تحمل تجربه آموختیم

 جبرئیلی (رها)

اشتراک گذاری

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *