از نأى محبت به نوایی نرسیدیم
از مروه عشقی به صفایی نرسیدیم
از راه ضلالت بگذشتیم وهیهات
در پهنه دوران به ولائی نرسیدیم
در سیر مقامات ره دوست سپردیم
نا کرده خطایی، به لقائی نرسیدیم
خالی شدم از خویش، در این گردش پرگار
زین تخلیه ها هم به جلائی نرسیدیم
با انکه به دنبال طلب دل بنهادیم
چون گم شدگان هم به عطائی نرسیدیم
بشنًو ز” رها” بی مدد پیر دراین راه
رفتیم و سر انجام به جایی نرسیدیم
جبرئیلی(رها)
پاسخی بگذارید