یوگا کلمه ای سانسکریت و به معنی وحدت و یکی شدن و همچنین نظم و انضباط است. با ترکیب این دو کلمه با یکدیگر میتوان به مفهوم جدیدی دست یافت که در واقع همان انضباط در مسیر وحدت است. به عبارت دیگر انضباطی که به یکی شدن درون و بیرون فرد، هماهنگی کلی با هستی و سرور درونی منتهی میشود. همۀ ما آگاهانه یا ناآگاهانه در پی ارتقاء سطح سلامت جسم، روان و روح خود و سرور درونی هستیم. هر چند گاهی برای رسیدن به این اهداف از راههایی عجیب و گاهی زیانبار حرکت میکنیم زیرا در برخی موارد مفهوم سرور و کمال را با لذت و ارضاءشدن مقطعی اشتباه میکنیم. به همین دلیل برخی از مردم برای رسیدن به این لذتها، به سیگار، الکل و مواد مخدر روی میآورند، غافل از آنکه سرور و کمال درونی را نمیتوان خرید و این ارزشها، تنها حاصل مدتها تلاش و حرکت مثبت و سازنده هستند.
یوگا رعایت نظم و انضباط آگاهانه در زندگی روز مرۀ ماست. هنگامی که زمام زندگی و اعمال خود را به دست میگیریم، به تواناییهای درونی خود برای رسیدن به سرور یا آنچه در سانسکریت آناندا نام دارد، پی میبریم.
این قابلیتها، آگاهی و خصوصیات شخصیتی ما را رشد میدهد و در سایۀ انرژی و تمرکز مضاعفی که در ما ایجاد میشود در زندگی روزمرۀ خود نیز موفقتر و پرتوانتر فعالیت خواهیم کرد و این انرژی را به دیگران نیز منتقل میکنیم.
از سوی دیگر هنگامی که ما کم انرژی و افسرده باشیم، محیط بیرون را نیز دلگیرخواهیم دید و گاهی حتی افسردگی خود را به دیگران نیز منتقل خواهیم کرد.
یوگا چیست و چه چیزی یوگا نیست ؟
تصور برخی از مردم از یوگا مجموعه ای از حرکات بدنی دشوار و عجیب است. گروهی دیگر تصور میکنند که یوگا مجموعه ای از روشهای مدیتیشن است. برخی دیگر با دیدۀ ترس و احتیاط به آن مینگرند و تصور میکنند که یوگا نوعی دین یا مذهب است. اما تمام این تصورات نادرستند. در برخی از شاخه های یوگا، به ویژه هاتایوگا حرکات جسمی فراوان وجود دارد ولی این حرکتها تنها فعالیتهای جسمی نیستند بلکه این حرکات برای آمادگی در محدودهای وسیعتر در زندگی و نظم روحی به کار گرفته میشوند. در قلب تمام مدارس یوگا، مدیتیشن در تمام بخشها وجود دارد اما یوگا بیش از مدیتیشن است. یوگا راهی برای زندگی است.
حرکت در مسیر یوگا با گشودن افقهای تازه در درون ما، احساس هویتی نوین را در ما ایجاد میکند. زندگی صنعتی، ما را از هویت اصلی مان دور میکند. ما در زندگی مدرن تشویق میشویم که بسیاری از وقایع و دانستنی ها را بیاموزیم اما هرگز برای شناخت هویت واقعی و درون خود تشویق نمیشویم.
هر کس که آنقدر سرگردان و نیازمند باشد که بخواهد از این تفکر عام دوری کند و به سوی خودشناسی گام بردارد، خواه ناخواه مورد انزوا و تمسخر دیگران قرار خواهد گرفت زیرا آنچه انسان امروز در آن غوطه میخورد که تنها شامل خوردن، نوشیدن، خوابیدن، کارکردن و …است، طبیعی تلقی میشود و بالطبع هر رفتار دیگری، غیر طبیعی و ناهنجار به نظر میرسد.
در قرن حاضر این تفکر نادرست به تدریج جای خود را به سنن گوناگونی داده است که انسان را با ذات و طبیعت اصلیاش آشتی میدهند. در تمام این تفکرها و رویه ها، رویا پردازی نورانی، تجربۀ خروج روح از بدن، تجربه های فراحسی و سایر توانایی های روانی وجود دارد. در این روشها همچنین میتوان به جذبه، حالات عرفانی و بالاتر از همۀ اینها روشن بینی دست یافت.
یوگا با تمام این قابلیتها در دسترس ماست. تمام روشهای خالص یوگا به نحوی با روشن بینی سروکار دارند واین روشن بینی با نامهای گوناگونی مانند خودشناسی، وحدت عرفانی، وحدت با حقیقت، عروج نهایی، بیدارکردن هستی برتر، عشق بی شرط، درک رحمت خالص، صلح کامل و…بیان میشود.
اما علاوه برآن، یوگا مجموعه ای از اهداف ثانویه مانند: سلامت جسمی، ثبات خلقی، هماهنگی و خدمات اجتماعی را نیز به همراه دارد.
بر اساس سنن یوگا، روشن بینی مانند کوهی است سر به فلک کشیده که اغلب مردم با آنکه از عجایب و زیباییهای قلۀ آن آگاهند، تنها در دره های آن سفر میکنند. برخی دیگر ترجیح میدهند گهگاه در دامنه های آن تفنن کنند. برخی دیگر هر از گاهی به قلۀ آن نگاه میکنند اما فاصلۀ زیاد از قله مانع حرکت آنان میشود. در این میان تنها افرادی معدود چنان جدی و پر تلاش و بلند همتند که سختی صعود از صخره ها و دامنه ها را به جان میخرند و به سوی قلۀ روشن بینی و خودشناسی حرکت میکنند و از این میان آنان که به قله میرسند در کمال آرامش و صلح به دامنۀ کوه مینگرند ودر انتظار دیگران هستند تا به سوی قله حرکت کنند و گاهی برخی از آنان حتی پاکی صفای کوه را ترک میکنند و به میان بازار و زندگی روزمره میآیند تا دیگران را برای حرکت و رسیدن به قله تشویق کنند.
پاسخی بگذارید