آنـانکـه در طــریـق حقیـقـت قــدم زننـد پائی به تـاج خســرو و بر تخت جـم زنند
از نعمـت جهـان همه پوشنـــد چشــم آز هرگز نه دم ز مـال و نه جاه و خـدم زنند
ملک وجـــود هسـت چـو ملک خدایشـان کی با کسـی دگـر دمی از بیش و کم زنند
جـز عشـق روی حــق نشناسنــد مذهبـی آوای عشـــق در همـه دیــر و حــرم زنند
نیـک و بـد جهـان همـه را نیـک بنگرنـد بـا خصـم جـان خویـش قـدم از کـرم زنند
خوش بنگرنـد عالـم و آدم به یـک نظـر از کثـــرت جهـان بـه وحــدت رقـم زنند
عـدل جهان و صلح بشـر، راحـت عمـوم با این سـه اصــل در همه عالـم علــم زنند
جز از صفا و صلح ریاضـی سخن مگوی کـز وحـــدت جهــان همـه ذرات دم زنند
استاد مسعود ریاضی
پاسخی بگذارید