محیط زیست و صرفه جویی !

رابطه محیط زیست با مصرف

مصرف، بخش عمده تعامل انسان با محیط زیست اطراف اوست. هر چه مصرف می شود قطعاً به نوعی از محیط زیست و طبیعت استخراج شده است و هر مصرفی در طبیعت ایجاد تغییر می نماید.

صرفه جویی و تغییر الگوهای مصرفی به سمت الگوهای  کم مصرف تر مهمترین رفتار زیست محیطی هر فرد تلقی می شود و لازم است هر کس در زمان مصرف هر نوع کالایی به روش خود توجه کرده و نسبت به اعمال روشهای بهتر که هدر رفت کمتری دارند فکر و عمل نماید.

الگوی مصرف به معنی چگونگی اعمال روشهایی است که ما بر اساس آموخته ها و عادات شخصی خود کالایی را مصرف  میکنیم و عموما به درست یا نادرست بودن آن – چه به صورت خوداگاه و چه ناخوداگاه – توجه نمی نماییم. الگوی مصرف در حقیقت یک عامل رفتاری است که تغییر دادن آن نیاز به تغییر نگرش و ممارست جدی دارد و بعضا اگر فردی تحت فشارهای اجتماعی یا اقتصادی قرار نگیرد، ممکن است به آن فکر نکند.

در دنیای امروز، معمولا الگوهای صحیح مصرف بعد از مدتها مصرف بی رویه و احساس خطر نسبت به اتمام منابع شناسایی شده و به جامعه معرفی میشوند؛ در حالی که نیاکان و نسلهای پیشین، به دلیل احترام فراوانی که برای طبیعت قائل بودند و آن را مادر زمین تلقی  میکردند و همچنین دستیابی دشوار به منابع، خود به خود الگوهای مصرفی درستی به کار میبردند.

اما در دنیای مدرن با پیشرفت تکنولوژی و دستیابی بیشتر و را حتتر به منابع، مدتها مصرف و تجملگرایی از مصادیق اشرافیت و تجمل محسوب میشد و پس از سالها رفتار افراطی در تخلیه منابع طبیعی و احساس کمبود، مجددا نیاز به فرهنگ صحیح مصرف احساس گردید. اما خارج از موضوع فشارهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگ محیط زیستی، عدم اسراف و مصرف صحیح و به اندازه، از مصادیق اخلاق به شمار میرود که در آموزه های اخلاقی ودینی بسیار به آن پرداخته شده است. اصرار آموزه های دینی در مصرف درست و عدم اسراف به دلیل حفظ و نگهداشت منابع برای تمام انسانها در تمامی نسلها میباشد. زیرا انسانها در همه قرون از حقوق یکسانی نسبت به بهره برداری از منابع زمین برخوردارند.

همان مفهومی که در سالهای اخیر با عنوان « توسعه پایدار » در جهان مطرح شده است و اساس آن فرهنگ ضد اسراف است. در حقیقت  « اسراف  » نقطه مقابل مصرف صحیح است که حتی اگر تعلق خاطری به حفظ و احترام به محیط زیست هم نداشته باشیم باز هم آن را نکوهش کرده و نمیپذیریم.

در حقیقت هر شخص اخلاقی خارج از دیدگاههای دینی و ایدئولوژیکی خود « اسراف » را عملی غیر اخلاقی میداند.

اخلاق در مصرف

الگوی مصرف یک فرد یعنی ضوابطی که او تحت تاثیر آنها مایحتاج زندگی خود را مصرف میکند.
به نظر شما فردی که می خواهد اخلاقی باشد تحت چه ضوابطی مصرف میکند؟

کارشناسان معتقدند حداقل پنج گزاره برای تشخیص الگوی مصرف اخلاقی وجود دارد:

۱ . مصرف هیچکس نباید به دیگران ضرر بزند
۲ . مصرف هر کس دقیقاً باید متناظر با نیازی باشد که از او رفع می شود.
۳ . مصرف هیچکس نباید محیط زیست را آلوده کند.
۴ . اگر کسانی هستند که احتیاجات اولیه شان تاکنون برآورده نشده، یک فرد اخلاقی حق ندارد بیش از احتیاجات اولیه خودش مصرف کند و باید به آن ها کمک کند.
۵ . مصرف هیچ یک از مایحتاج زندگی نباید منشأ تکبر و فخرفروشی داشته باشد.

اگر این معیارها را برای الگوی مصرف اخلاقی به رسمیت بشناسیم، در اطرافمان و در جامعه مان پدیده های زیادی را میبینیم که نه تنها مطابق این الگوی مصرف نیستند، بلکه بسیار از آن فاصله دارند.

لذا از منظر اخلاق، اولاً الگوی مصرف صحیح و غلط داریم و ثانیاً با اندکی تعمق درمییابیم که الگوی مصرف فعلی جامعه ما منطبق بر معیارهای اخلاقی نیست و باید اصلاح شود.

تقوا در مصرف از منظر اخلاق

در کاربردهای اخلاقی و فرهنگ آن، تقوا به مفهومی گسترده تر و فراگیرتر از آن است که بتوان با واژگانی چون پرهیزگاری آن را بیان کرد. از این رو، هنگامی که از تقوا در مصرف سخن به میان می آید، به معنای رعایت و حفظ حدود و ثغوری است که خداوند برای بهره مندی شخص از نعمت ها و رزق الهی بیان کرده است. بر این اساس می توان از تقوا در مصرف نیز سخن گفت.

تقوا به معنای حفظ کردن خویشتن از چیزی است که انسان از آن هراس دارد و می ترسد و در اصطلاح شرعی به معنای نگهداری نفس از چیزی است که موجب گناه می شود و این معنا با پرهیز شخص از آنچه خداوند از آن نهی نموده حاصل می شود و حتی کمال آن به وسیله ترک برخی از مباحات تحقق می یابد، لذا تقوا در مفهوم اخلاقی و معنای گسترده آن، نه تنها شامل خودداری از گناهان و رعایت حدود الهی در ترک حرام و یا مکروه و یا حتی برخی از مباحات میباشد، بلکه شامل رعایت همه حدود الهی از واجب و حرام است؛ زیرا عدم انجام فعلی واجب و یا مستحب، خود نوعی عدم رعایت حدود الهی و عدم پرهیز از خواسته های الهی است که به دو شکل امر و نهی صادر می شود.


این گونه است که رعایت تقوا در مصرف خود را بر انسان متقی تحمیل میکند و لازم است که شخص برای دستیابی به تقرب و رهایی از دوری از خداوند، به همه خواسته های الهی توجه داشته و آن را رعایت نماید، حال این خواسته ها به شکل ترک عملی و یا انجام کاری باشد.

رعایت حدود الهی در مصرف

هرچند خداوند در آیات بسیاری بیان میکند که همه هستی مسخر انسان است و انسان به عنوان خلیفه الهی این حق و توانایی را دارد که در جهان هرگونه که بخواهد تصرف کند و تغییراتی را انجام دهد، ولی جواز تصرف و تسخیر جهان و ایجاد تغییرات باید بر پایه حکمت و فلسفه نظام آفرینش باشد. از آن جایی که نظام آفرینش به هدف خاصی چون دستیابی همه آفریده ها و موجودات به کمال شایسته و بایسته از طریق حرکت از نقص به سوی کمال برنامه ریزی شده است، تصرفات انسان به عنوان خلیفه الهی هم می بایست در راستای دستیابی همه موجودات به کمال باشد.

از آن جایی که انسان به سبب برخی محدودیت ها به ویژه در حوزه علم و دانش نمی تواند به همه کمالات امور و روش های دستیابی به آن آگاه باشد، نیازمند برخی از دانش های بیرونی است که به او الهام می شود و از آن آگاه میگردد. این دانش ها که از آن به دین یاد می شود از راه انواع وحی به انسان منتقل شده است. انسانها میتوانند و بلکه می بایست با بهره گیری از این معرفت در مسیری حرکت کنند تا خود و دیگر موجوداتی که تحت ربوبیت خلافت الهی آنها قرار دارند به کمال شایسته و بایسته خویش برسند.


اگر قرار است هرگونه تصرف و تغییری براساس حکمت و فلسفه آفرینش انجام گیرد، هر حرکتی برخلاف آن، حرکتی ضدکمالی و ضد تقوای الهی شمرده می شود.


در دستورالعملها و راهنماییهایی که درباره چگونگی مصرف و بهره گیری از نعمتها و روزیهای خدادادی، در دین اسلام تبیین شده، بر پرهیز از هرگونه اسراف و تبذیر تأکید بسیار شده است. زیاده روی در مصرف غذا و اسراف می تواند سد راهی برای تکامل شخص و جامعه باشد؛ زیرا افزون بر این که موجب میشود تا شخص بیش از اندازه نیاز مصرف کند و خود را به بیماری و نواقص دچار سازد سبب میگردد امکان بهره مندی دیگران نیز فراهم نشود و یا به سختی به دست آید.


البته در مقابل بسیاری از مردم از بهره گیری نعمت های الهی خودداری میکنند. برخی به ادعای زهد و رهبانیت استفاده از این نعمتها را بر خود حرام میکنند. نتیجه چنین تحریمی عدم پاسخگویی درست و کامل به نیازهای جسمی و روحی بشر و عدم دستیابی به وظیفه و مسئولیت شخص در دنیا به عنوان خلیفه الهی است. لذا از منظر اخلاق، حرکت هایی چون رهبانیت و زهدگرایی افراطی، ضدکمال بوده و مردم باید از آن حذر کنند. تنها روشی که می توان آن را درست و سالم ارزیابی کرد، روش اعتدال و میانه روی است. به این معنا که به اندازه نیاز از هر چیزی استفاده و بهره برد و اجازه داد تا نفس به اندازه کافی از آن بهره گرفته و راه کمالی خویش را بپیماید و دیگران نیز فرصت بهره برداری از آن را بیابند.

قناعت، فضیلت بزرگان

در کنار بحث اسراف که همواره در ادیان مختلف مورد مذمت قرار گرفته است، مسئله قناعت، خصلت و ویژگی ارزشمندی برای یک انسان ایمانی به شمار میرود. در فرهنگ دینی صفت قناعت از جمله صفات فاضله و اخلاق حسنه است و از آن به عنوان وسیله ای که سعادت ابدی به بار می آورد یاد شده است.

امام محمد باقر (ع) در این رابطه می فرمایند:
هرکه قناعت کند به آنچه که خدا به او میدهد، غنی ترین مردم است. علاوه بر این در کتب اخلاقی روشهای تحصیل این صفت پسندیده مورد بحث و بررسی قرارگرفته و علمای اخلاق به صورت مفصل به این موضوع پرداخته اند، در آموزه های دینی ما علاوه بر اینکه مسئله قناعت و صرفه جویی، یک مسئله تاثیرگذار در جامعه محسوب می شود و به ابعاد اجتماعی آن پرداخته شده، هر فرد دیندار نیز به کسب و تحصیل این ویژگی اخلاقی پسندیده به عنوان یک فضیلت تشویق شده است. همچنین با نگاهی به آثار بزرگان فرهنگ و ادب این مرز و بوم خواهیم دید که آنان در جایگاههای گوناگون به مسئله اسراف و در مقابل آن به صرفه جویی و قناعت توجه ویژه ای داشته اند.

همچنانکه در گلستان سعدی بابی در فضیلت قناعت وجود دارد و در کتاب بوستان نیز باب دیگری به قناعت اختصاص یافته است.

سعدی می گوید:
چو کم خوردن طبیعت شد کسی را
چو سختی پیش آید سهل گیرد
وگر تن پرورست اندر فراخی
چو تنگی بیند از سختی بمیرد

یا اینکه:
ای قناعت، توانگرم گردان
که ورای تو هیچ نعمت نیست

آثار متعددی از ادبیات فارسی وجود دارد که به بحث قناعت و صرفه جویی پرداخته اند و بسیاری از این مباحث ریشه در فرهنگ اخلاقی و سنتها و آیین های ملی و بومی ما دارند که توجه به این آثار و بازگو نمودن آنها در جامعه به شکل مطلوب میتواند اشاعه دهنده فرهنگ مصرف صحیح و پرهیز از اسراف باشد.

در برخی از آیات قرآن کریم به ارتباط بین اسراف و تبذیر با مفاسد اخلاقی اشاره شده است. رذایل اخلاقی هم مانند خودبرتر بینی، خودنمایی، تکبر و غرور هر کدام اسراف و تبذیر را به دنبال دارند چنانکه خداوند در قرآن کریم در مورد فرعون می فرماید:
« اِنَّ فرعونَ لَعالٍ فِی الارضِ واِنَّهُ لَمِنَ المُسرِفین » یونس،۸۳

براستی که فرعون در روی زمین تکبر ورزید و او از اسرافکاران بود مصرف و اسراف از دیدگاه ادیان ابعاد مادی و معنوی انسان، هر یک منشا پیدایش نیازهایی است که در آموزه های واقع گرایانه و فطرت مدار دین به آنها توجه فراوان شده است. قرآن کریم از یک سو در آیات متعدد، تمام نعمتها و امکانات هستی را در خدمت بشر میداند و تصرف انسان در آن و استفاده وی را جز در اموری خاص، مجاز شمرده است و اصل را بر اباحه و حلیت مصرف می نهد.

در آیه ۱۶۸ سوره بقره آمده است : «  ای مردم، از آنچه در زمین است حلال و پاکیزه بخورید و از گامهای شیطان پیروی مکنید »

امر به اکل در این آیه، کنایه از مطلق تصرف است و از آنجا که هیچ گونه قیدی وجود ندارد،حکایت از اباحه عامه یا اصل آزادی انسان در تصرفاتش دارد. البته مصرف از دیدگاه اسلام، هدف نهایی نیست بلکه مقدمه ای برای اهداف والاتر است که می بایست در چارچوب معیارهای ارزشی و با رعایت محدودیت های خاصی انجام گیرد. از این رو در ادامه آیه با آوردن عبارت « و لا تتبعوا خطوات الشیطان » به ممنوعیتهای ، موجود که از آنها به عنوان گامهای شیطان یاد شده، اشاره می نماید.

بنابراین، مطابق آموزه های دین اسلام، تصرف انسان در منابع طبیعی و استفاده از نعمتهای الهی در چارچوب شرع، کاملا تائید شده است و دستورات موکد مبنی بر لزوم تولید و تجارت، همگی با هدف مصرف انجام گرفته است.

اما به همین ترتیب قرآن در جای جای خود به مسئله اسراف اشاره می کند و اسراف کننده را مورد سرزنش قرار می دهد ، برخی از این آیات عبارتند از:

 «خداوند کسی را که افراطکار و دروغ زن باشد، هدایت نمیکند» ( غافر . ۲۸ )

«  اسرافکاران اهل آتش جهنم هستند » ( غافر . ۴۳ )

« بخورید و بیاشامید، اما اسراف نکنید که خداوند مسرفان را دوست نمی دارد » ( اعراف . ۳۱ )

« (بندگان خداوند) کسانی هستند که هرگاه انفاق کنند، نه اسراف می نمایند و نه سختگیری، بلکه در میان این دو، حد اعتدالی دارند »( فرقان . ۶۷ )

« و اسراف نکنید که خداوند مسرفان را دوست ندارد » ( انعام. ۱۴۱ )

نگاهی به روایات زیر تأکید بیشتر بر این مسئله دارند: امام موسی بن جعفر (ع) در وصیت نامه ای به هشام می فرماید : «  یکی از لشکریان عقل  میانه روی و از لشکریان جهل زیاده روی است »

علی(ع) فرمودند : « زیاده روی و اسراف را ترک کن، زیرا بخشش اسراف کار مورد ستایش نیست و تنگدستی او هم مورد ترحم واقع نمی شود»

اصولا اسراف در مصرف به گونه ای که به بیهوده از دست رفتن(ضایع شدن)و کفران نعمت های پروردگار بینجامد کرداری ناپسند و نکوهش شده در همه ادیان آسمانی و زمینی بوده است.

آیین و آداب فراگیری را نمی توان پیدا کرد که با اسراف کنار آمده، آن را مجاز بشمارد و حتی بر آن چشم پوشی کرده باشد. از این رو، برخورد سنگین و سهمگین با اسراف، همچون دروغ، دزدی، مردم آزاری، آدم کشی و…، از رویکردهای مشترک پیامبران ادیان اسلام، مسیحیت، یهود، زرتشت و آیین هایی همچون بودا و… بوده است.

لذا اسراف نکردن صرفا یک دستور دین اسلام نیست، بلکه در تمامی مکاتب اخلاقی به آن پرداخته شده است. برای مثال در آیین زرتشت اعتقاد بر این است که هر زرتشتی درستکاری، امانت دار، سخت کوش و منظم می باشد. هم چنین او قانع است و می داند که اسراف راه را برای پیروزی اهریمن فراخ می کند. به خوبی از خوردنی ها و نوشیدنی ها استفاده می کند اما با اسراف کاملا مخالف است. در آیین یهود هم که به جنبه های اقتصادی توجه زیادی نشان می دهد صرفه جویی را راهکار زندگی بهتر می داند.

صرفه جویی در بحران

صرفه جویی در زمان بحران معنا و مفهوم تازه ای پیدا میکند. اگر جامعه ای دچار بحران اقتصادی شد میبایست همگان چنان تلاش کنند تا از آن برهند. در این زمان است که صرفه جویی گاه به معنای کم مصرف در حد اعتدال و میانه است که تنها نیازهای اساسی و اصلی شخص و یا جامعه پاسخ داده شود.

وضعیت کشور ما امروز گویای شرایط خاص است و این وظیفه هر ایرانی است که با توجه بیشتر و محتاطانه رفتارهای مصرفی خود را بررسی و اصلاح نماید.

سخن آخر

در این نوشتار دیدیم که صرفه جویی و اسراف فقط در مصرف کالا خلاصه نمیشود، بلکه در رفتار و کردار نیز معانی و الزام خود را دارد. با این حال از جنبه مصرف کالا هر فردی چه دوستدار محیط زیست باشد و چه نباشد، چه دینی باشد و چه نباشد، از دیدگاه اخلاقی موظف به تلاش در جهت مصرف صحیح است. در اینجا به چند مورد ساده اشاره خواهیم کرد ولی قطعا شما در زندگی خود مصادیق فراوانی را برای تغییر الگوهای خود خواهید یافت:

۱ . تا حد ممکن از کالاهای با دوام تر و یا با کیفیت بالاتر استفاده کنیم که دور ریز کمتری داشته باشند.

۲ . از استفاده نابجای مواد و کالاهای یک بار مصرف تا حد ممکن بپرهیزیم.

۳ . از خرید مواد غذایی فاسد شدنی بیش از نیاز خود جدا بپرهیزیم و دور ریز مواد غذایی را به حداقل برسانیم.

۴ . از دور ریز پوشاک و لوازم خانگی که دیگر مورد نیاز نیستند بپرهیزیم و آنها را به مراکز  خیریه بسپاریم.

۵ . در صورت داشتن لوازم خانگی کافی و کارآمد از تغییر و تبدیل آنها به صرف تجملگرایی بپرهیزیم.

۶ . موقع خرید و استفاده سعی کنیم کالاهایی که منشأ طبیعی دارند (قابلیت بازیافت) انتخاب نماییم تا در صورت دورریز مطمئن باشیم به طبیعت باز میگردند.

یادمان باشد نتیجه تمرین در جهت تغییر الگوهای مصرف به سمت الگوهای صحیح و ضد اسراف از منظر اخلاقی( نه از جنبه خساست و تنگ نظری) ، تمرین تقوا و قناعت است و شروع خوبی برای تلاش در جهت سایر مصادیق اخلاقی خواهد بود.

اشتراک گذاری

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *