اخلاق از منظر عرفان(۱)

اخلاق و دین دو مقوله ‏اند که بشر در طول تاریخ با آنان سر و کار داشته و هرکدام برای بهبود بشر و جوامع بشری، جریان زنده و پویائی را دنبال کرده ‏اند. این دو مقوله گاهی در کنار هم قرار داشته و مؤیّد یکدیگر بوده و گاهی هم در مقابل هم قرار گرفته و به انکار یکدیگر رأی داده ‏اند. بعضی از موضع اخلاق، به تمسخر دین و دینداران پرداخته و آنان را فاقد اخلاق اجتماعی دانسته و بعضی نیز از موضع دینداری، شعائر اخلاقی دیگران را تخطئه نموده و آنان را متهم به غربزدگی، سکولاریسم و روشنفکری و غیره کرده‏ اند. اکنون انسان امروزی برای رستگاری خود نیاز به بازنگری دارد، از طرفی با خلأ تعلیمات جدید اخلاق از جانب دین مواجه گردیده ‏است، تعلیماتی که بتواند او را در مقابل ضدارزشهای شناخته و ناشناختۀ جامعۀ کنونی یاری بخشد و از طرفی هم ضمن علاقمندی به دین و حفظ دینداری خود مایل است که پرداختن به آموزه‏ های خشک سنتی و فقاهتی ادیان، او را از امروزی بودن باز‏ندارد.

برای این بازنگری، مقدمتاً سؤالاتی مطرح است که لزوماً قبل از شروع موضوع اصلی بایستی با آنها آشنا شد:

    – اخلاق و دین به لحاظ ماهوی چه نسبتی با یکدیگر داشته و کدامیک بر دیگری مقدم است ؟

    – چه تفاوتهائی میان عملکرد “انسان اخلاقی” و “انسان دینی”  وجود دارد؟

     – آیا با داشتن نظامی اخلاقی، از تعلیمات دین بی نیاز می‏شویم ؟

     -آیا دینداران نیز همچنان به داشتن نظامی اخلاقی محتاج هستند ؟

     – آیا اخلاق لزوماً ماهیتی دینی دارد؟ یعنی مایۀ اصلی خود را از دین وام‏   می‏گیرد یا ماهیتی سکولار دارد ؟ ( سکولار به معنای غیر دینی نه ضد دینی ) یعنی ارزشهای خود را لزوماً از دین نمی‏ستاند.       

  – گوهرۀ اصلی و درونمایه ‏های دین و اخلاق کدامند؟

   – عارفان ما چه نگاهی به اخلاق داشته و از نظر آنان “انسـان اخـلاقـی” چه‏ کسی است ؟

برای پاسخ به سؤالات فوق نیز می‏بایست تعریف مختصری از دین و اخلاق ارائه‏ کرده و سپس به بررسی اهداف و توانائی‏های هر یک از آنها بپردازیم.

دیـــن چیسـت؟

دین مجموعۀ تعالیم توانمندی‏ است که هدفش تکریم و ارتقاء انسان است و می‏خواهد او را از پستی‏های وجود به سمت تعالی هدایت نماید.

رکن اصلی و مرکزی تعلیمات ادیان، همانا عنصر عبودیّت است. این تعالیم براساس نیروئی فوق حواس ظاهری، به بشر ابلاغ گشته و دارای دو صورت بیرونی_درونی و یا شریعتی_حقیقتی می‏باشد.

شریعــت و یا صورت بیرونی ادیان، همان امور فقاهتی هستند که ناظر به مسائل دنیائی دینداران است. این امور بنا بر مسائل جغرافیائی، تاریخی، سیاسی، اجتماعی و ….  پیروان یک دین واحد، با هم تفاوتهائی هم دارند. در واقع منطقۀ اصلی منازعات پیروان یک دین واحد و ادیان مختلف نیز همین شریعت و صورت بیرونی آنهاست.

حـقـیـقـت و یا صورت درونی ادیان، که ناظر به گوهرۀ عرفانی ادیان است و درپس صورت‏های بیرونی ادیان قرار دارد. این گوهره، وجه اشتراک همۀ ادیان است، لذا ادیان در هرم معرفتی خود، هرچه از دامنه (شریعت) به سمت قلّه (حقیقت) می‏روند، خود بخود از کثرت به وحدت هدایت می‏شوند.

اخـــلاق چیســت؟

اخلاق نیز مجموعۀ خَلقیّاتی است که با هدف تکریم و بزرگداشت نفس انسانی، راهکارهای عبور از رذایل و نیل به فضائل اخلاقی را به ما می‏آموزد. رکن اصلی و مرکزی تعالیم اخلاقی، تکریم نفس انسانی است، اخلاق نیز به نوبۀ خود دارای دو صورت عام و خاص می‏باشد.

اخــلاق نظــری، همان جنبۀ عام اخلاق است که ناظر بر کلیّۀ تئوری‏ها و پژوهش‏ها و باورهای اخلاقی است.

اخــلاق عملــی که همان صورت خاص اخلاق بوده و شامل همۀ جهدها و تلاش‏های هدفدار است که به صورت عملی از انسان بروز می‏کند. اخلاق عملی، خود نیز بر دو نوع اخلاق فردی و اخلاق اجتماعی قابل تقسیم است که آشنائی با آنها و تفاوت بین آنها، ما را به بحث اصلی (اخلاق از منظر عرفان) نزدیک‏تر می‏سازد.

” اخلاق فردی” تلاشی است صرفاً برای ترک رذائل و کسب فضائل اخلاقی فردی، بدون توجه به شرایط اجتماعی. مثلاً اگر صحبت از عدالت می‏شود منظور، عدالتخواهی و عدالت گستری در اجتماع نیست، بلکه منظور برقراری عدالت بین غرایز و نیروهای درونی فرد است. این نوع اخلاق می‏تواند منشأ دینی داشته‏باشد.

نیّت فاعلی مهم نیست و هدف این نوع اخلاق، پرورش “جامعۀ خوب ” است.

آداب اخــلاقی و اجتمـاعی

اگر اخلاق را تعالیم معنادار و هدفمند برای تعالی انسان بدانیم، آداب (جمع ادب) را باید گزینه‏ های کاربردی آن تعلیمات، در حیطۀ عمل دانست. با این تعریف، آنچه را که ما به عنوان اخلاق اجتماعی می‏شناسیم، شامل مقررات رانندگی، پاس‏داشت حقوق و تکالیف شهروندی، دادگستری، بهداشت، روابط کار و کارفرما و…..  در جوامع مختلف، همگی آدابی هستند که از اخلاق اجتماعی خاصّی حکایت دارند، همچنین است که نحوۀ عملکرد فرد در ارتباط با سلوک فردی و اجتماعی‏ اش، مبین اخلاق فردی خاص او می‏باشد.

در بخش بعدی به بررسی اخلاق از سه منظر “منظرسکولار” ، “منظر قرآنی” ، “منظر عرفانی” پرداخته و سپس به بحث پیرامون اینکه اخلاق و دین کدامیک بر دیگری ترجیح دارد می‏پردازیم.

اشتراک گذاری

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *