اخلاق و دین دو مقوله اند که بشر در طول تاریخ با آنان سر و کار داشته و هرکدام برای بهبود بشر و جوامع بشری، جریان زنده و پویائی را دنبال کرده اند. این دو مقوله گاهی در کنار هم قرار داشته و مؤیّد یکدیگر بوده و گاهی هم در مقابل هم قرار گرفته و به انکار یکدیگر رأی داده اند. بعضی از موضع اخلاق، به تمسخر دین و دینداران پرداخته و آنان را فاقد اخلاق اجتماعی دانسته و بعضی نیز از موضع دینداری، شعائر اخلاقی دیگران را تخطئه نموده و آنان را متهم به غربزدگی، سکولاریسم و روشنفکری و غیره کرده اند. اکنون انسان امروزی برای رستگاری خود نیاز به بازنگری دارد، از طرفی با خلأ تعلیمات جدید اخلاق از جانب دین مواجه گردیده است، تعلیماتی که بتواند او را در مقابل ضدارزشهای شناخته و ناشناختۀ جامعۀ کنونی یاری بخشد و از طرفی هم ضمن علاقمندی به دین و حفظ دینداری خود مایل است که پرداختن به آموزه های خشک سنتی و فقاهتی ادیان، او را از امروزی بودن بازندارد.
برای این بازنگری، مقدمتاً سؤالاتی مطرح است که لزوماً قبل از شروع موضوع اصلی بایستی با آنها آشنا شد:
– اخلاق و دین به لحاظ ماهوی چه نسبتی با یکدیگر داشته و کدامیک بر دیگری مقدم است ؟
– چه تفاوتهائی میان عملکرد “انسان اخلاقی” و “انسان دینی” وجود دارد؟
– آیا با داشتن نظامی اخلاقی، از تعلیمات دین بی نیاز میشویم ؟
-آیا دینداران نیز همچنان به داشتن نظامی اخلاقی محتاج هستند ؟
– آیا اخلاق لزوماً ماهیتی دینی دارد؟ یعنی مایۀ اصلی خود را از دین وام میگیرد یا ماهیتی سکولار دارد ؟ ( سکولار به معنای غیر دینی نه ضد دینی ) یعنی ارزشهای خود را لزوماً از دین نمیستاند.
– گوهرۀ اصلی و درونمایه های دین و اخلاق کدامند؟
– عارفان ما چه نگاهی به اخلاق داشته و از نظر آنان “انسـان اخـلاقـی” چه کسی است ؟
برای پاسخ به سؤالات فوق نیز میبایست تعریف مختصری از دین و اخلاق ارائه کرده و سپس به بررسی اهداف و توانائیهای هر یک از آنها بپردازیم.
دیـــن چیسـت؟
دین مجموعۀ تعالیم توانمندی است که هدفش تکریم و ارتقاء انسان است و میخواهد او را از پستیهای وجود به سمت تعالی هدایت نماید.
رکن اصلی و مرکزی تعلیمات ادیان، همانا عنصر عبودیّت است. این تعالیم براساس نیروئی فوق حواس ظاهری، به بشر ابلاغ گشته و دارای دو صورت بیرونی_درونی و یا شریعتی_حقیقتی میباشد.
شریعــت و یا صورت بیرونی ادیان، همان امور فقاهتی هستند که ناظر به مسائل دنیائی دینداران است. این امور بنا بر مسائل جغرافیائی، تاریخی، سیاسی، اجتماعی و …. پیروان یک دین واحد، با هم تفاوتهائی هم دارند. در واقع منطقۀ اصلی منازعات پیروان یک دین واحد و ادیان مختلف نیز همین شریعت و صورت بیرونی آنهاست.
حـقـیـقـت و یا صورت درونی ادیان، که ناظر به گوهرۀ عرفانی ادیان است و درپس صورتهای بیرونی ادیان قرار دارد. این گوهره، وجه اشتراک همۀ ادیان است، لذا ادیان در هرم معرفتی خود، هرچه از دامنه (شریعت) به سمت قلّه (حقیقت) میروند، خود بخود از کثرت به وحدت هدایت میشوند.
اخـــلاق چیســت؟
اخلاق نیز مجموعۀ خَلقیّاتی است که با هدف تکریم و بزرگداشت نفس انسانی، راهکارهای عبور از رذایل و نیل به فضائل اخلاقی را به ما میآموزد. رکن اصلی و مرکزی تعالیم اخلاقی، تکریم نفس انسانی است، اخلاق نیز به نوبۀ خود دارای دو صورت عام و خاص میباشد.
اخــلاق نظــری، همان جنبۀ عام اخلاق است که ناظر بر کلیّۀ تئوریها و پژوهشها و باورهای اخلاقی است.
اخــلاق عملــی که همان صورت خاص اخلاق بوده و شامل همۀ جهدها و تلاشهای هدفدار است که به صورت عملی از انسان بروز میکند. اخلاق عملی، خود نیز بر دو نوع اخلاق فردی و اخلاق اجتماعی قابل تقسیم است که آشنائی با آنها و تفاوت بین آنها، ما را به بحث اصلی (اخلاق از منظر عرفان) نزدیکتر میسازد.
” اخلاق فردی” تلاشی است صرفاً برای ترک رذائل و کسب فضائل اخلاقی فردی، بدون توجه به شرایط اجتماعی. مثلاً اگر صحبت از عدالت میشود منظور، عدالتخواهی و عدالت گستری در اجتماع نیست، بلکه منظور برقراری عدالت بین غرایز و نیروهای درونی فرد است. این نوع اخلاق میتواند منشأ دینی داشتهباشد.
نیّت فاعلی مهم نیست و هدف این نوع اخلاق، پرورش “جامعۀ خوب ” است.
آداب اخــلاقی و اجتمـاعی
اگر اخلاق را تعالیم معنادار و هدفمند برای تعالی انسان بدانیم، آداب (جمع ادب) را باید گزینه های کاربردی آن تعلیمات، در حیطۀ عمل دانست. با این تعریف، آنچه را که ما به عنوان اخلاق اجتماعی میشناسیم، شامل مقررات رانندگی، پاسداشت حقوق و تکالیف شهروندی، دادگستری، بهداشت، روابط کار و کارفرما و….. در جوامع مختلف، همگی آدابی هستند که از اخلاق اجتماعی خاصّی حکایت دارند، همچنین است که نحوۀ عملکرد فرد در ارتباط با سلوک فردی و اجتماعی اش، مبین اخلاق فردی خاص او میباشد.
در بخش بعدی به بررسی اخلاق از سه منظر “منظرسکولار” ، “منظر قرآنی” ، “منظر عرفانی” پرداخته و سپس به بحث پیرامون اینکه اخلاق و دین کدامیک بر دیگری ترجیح دارد میپردازیم.
پاسخی بگذارید